- آخرین ساعتهای سال 85 رو دارم میگذرونم با کلی اتفاق های جورواجوری که توش واسم اتفاق افتاد.
- دیشب از منطقه برگشتیم
- این بار سال تحویل مشهد نیستم نمی دونم آقا چرا راهم نداد ، نمی دونم چرا بی بی معصومه راهم داد بیام ...
****
- سال 85 : جنوب ، درس ، امتحانات ، کار ، کنکور ، دلهره ، دانشگاه ، شهرستان ، پایان ترم ، ماه رمضون ، خونه دانشجویی ، عاشورا ، جنوب !
- برج 12 :مشهد ، راه آهن ،آخوندها ، ژورنالیست ، عروج ، تلق تلوق ، اعصاب خردی ، نشریه! ، تهران ، ح ش ، نمسا ، زندانی ، ترمینال ، قم ، SMS ،سازمان ملی جوانان ، پلو (قرمه سبزی/فسنجون!) ، حرم ، خواب ، جمکران ، شهدای گمنام ، مسجد خضر ، قبرستون ، رسول ترک ، بیمارستان ، بخیه ، دوستان وبلاگی ، علافی ، حرکت! ، متاهلین مجرد یا مجردین متاهل ؟! ، ... ، لشگر 31 عاشورا ، معراج شهدا ، شهید حسین ( مشهدی! ) ، داداش حسین ! ، دوکوهه ، شلمچه... فکه... طلاییه... و ...،حرم سوخته ، سه راهی شهادت ، عطر گلاب ، کربلا 225 کیلومتر ، بوی خاک ، چشم های قرمز ، دلهای نگرون ، دست بریده ، بدن بی سر ، حسی غریب ، آقای عکاس ، نماز جماعت ، حلیم ، دوکوهه ، حسینه تخریب ، دوستان حقیقی مجازی ، مداحی ، راننده ، بازگشت به مشهد ممنوع! ، قم ، دل تنگ .
- سال تحویل : قم ، دلتنگی ، مجتبی ، روزهایی که گذشت ، تنهایی ، افسوس ، حسرت ، تازگی ، طراوت ، حضرت معصومه ،الله قلی ، جمکران ، سالی دیگر ؛ انتظاری دیگر ... ، ساعت 10 مشهد.
دعام کنین دوستان
علی مدد
پ ن :
1- نمیدونم چرا همه چی با هم قاطی شده ذهنم به چالش کشیده شده قاطی کردم دلم تنگ شده قد یه دونه گندم!
مشهد ، حرم
منطقه ، معراج شهدا
بهار، تازگی
خودم، خود خودم
2- ربط جملات بالا رو خودتون پیدا کنید . راهنمایی : جملات 2 به 2 با هم مرتبط هستند!!!!