سفارش تبلیغ
صبا ویژن



حاج جمال - 86 ! - اینجاچراغی‌روشن‌ست..






درباره نویسنده
حاج جمال - 86 ! - اینجاچراغی‌روشن‌ست..
مدیر وبلاگ : حاج جمال[52]
نویسندگان وبلاگ :
بی نام[6]
للِه[14]

همیشه سعی میکنی حرف هایت را بزنی ، چون اگر تو نزنی بقیه که دارند حرفهایشان را می زنند ، و آنوقت به جای تو هم حرف می زنند !! اعتقاد دارم که دیده می شویم ...
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
اسفند 85
فروردین 86
اردیبهشت 86
خرداد 86
تیر 86
مرداد 86
شهریور 86
مهر 86
آذر 86
دی 86
بهمن 86
اسفند 86
فروردین87
اردیبهشت 87
خرداد 87
مرداد 87
شهریور 87


لینکهای روزانه
دچار - این روزها این جا می نویسم [11]
دچار در میوه‌ی ممنوعه [29]
[آرشیو(2)]


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
حاج جمال - 86 ! - اینجاچراغی‌روشن‌ست..

آمار بازدید
بازدید کل :160485
بازدید امروز : 10
 RSS 

سلام

سالی که تو ساعت های آخرشیم واسه همه مون هم چیز های خوب داشت و هم چیز های نا خوشایند

خوبه سال جدید که میاد در کنار تبریک های خشک و خالی و بی استفاده ه تذکری هم به هم بدیم ، که گفتن : (( فانما الذکر تنفع المومنون )) «اگه حدیث رو درست نوشت باشم تازه! »

این رسم رو یه جایی خوندم گفتم احیا کنمش در قالب یه حرکت وبلاگی

 

خاطره سال: اردوی مناطق جنگی غرب ، مریوان ، سردشت ، .... ، غربت رو حس کردم .........
عذاب سال: بعد از کلی تحمل کردن و کلنجار رفتن ، آخرش به یکی دل خوش کردن و بعد عذاب فراموش کردنش ... (ماجرا عشقی نبوده بابا !!!!)
شادی سال: پیدا کردنه یه آدم!!!

شیرینی سال: ازدواج 2-3 تا از دوستان نزدیکم ، هرچند برای من تنهایی می آورد اما خوشحالم اونها به سر و سامون رسیدن

تلاش سال: پیگیری سه ماهه بهار و تابستان به همراه یه جمعی از دوستان برای ایجاد یه موج پیگیری سند چشم انداز 20 ساله نظام بین مدیران ارشد و مدیران میانی حکومت و حتی وزرا دولت!! و بعضی از نمایندگان مجلس

اتفاق نادر سال: سال تحویل 86 کنار خواهر امام رضا ع در قم بودم ......
سرگرمی سال:
نمیدونم زیادن ، اما فکر کردن خیلی سرگرمم میکنه!!!!!!!!!
تیم سال : تیم ملی + دایی!!!!!!!! 
دعوای سال : یه دعوا داشتم اونم به خاطر یه اتفاق نادر!

استاد سال:
کسی که هرچند هیچ ترمی باهاشون درس کلاسیک نداشتم و اصلا تو دانشگاه ما نیستن ، اما همیشه عمر ازشون چیز باید یاد بگیرم : ((سید حسن مددی الموسوی ))
بازدید سال: تک و تنها رفتم خونه سالمندان عیادت ......... و چه چیز ها که ندیدم و بسیار حرف تگفته.....
آهنگ سال:
خدا حافظ کوله پشتی
فیلم سال: اخراجی ها
سریال سال:
روزگار قریب با بازی مرحوم حسن پناهی عزیز
تعجب سال: یه عزیزه بزرگواری تو یه جلسه ای از کله گنده ها! بنده رو خطاب کردن «رفیق» !!

رادیو سال: رادیو جوان،برنامه های ساعت 11 شب به بعد تا اذان صبح

شب سال: شبهایی از بهار که تا اذان صبح تو خیابون های شهری که دانشگاهمون اونجاست قدم میزدم و فکر میکردم ...
روز سال: به ثمر نشستن یکی از طرح هام
خاله خرسه سال: یکی از رفقای به ظاهر نزدیک که اتفاقا وبلاگ نویس هم هست و اسمش هم اصلا سه کلمه ای نیست ! و اصلا هم کچل نیست !! ( بازم بگم؟!!)
افتخار سال:
واقعیت چیز قابل قبولی ندارم که بخوام ازش داع کنم ، خیلی عقبم از اون چیزی که باید باشم اما واسه کم نیاوردن : انرژی هسته ای!!!

بیخیالی سال:
درس ها رو امسال بد جور بیخیال شدم ! وضعیت بغرنج است!!!
جوک سال: حاج جمال.کام
تصمیم ابلهانه سال: اعتراف میکنم زیادند ، اما شدید ترینش اعتماد کرن به یکی از به ظاهر دوستام ، همون خاله خرسه!!

دوست سال: نمیشه گفت ، اگه هرکدوم رو بگم بقیه دعوام می کنن!!
دشمن سال:
دارم ، اما به لحاظ امنیتی نمیشه گفت!!
دوست موبایلی سال : محمد حسن زورمند!!!
دوست اینترنتی سال
: شاید معنای دوست نشه گفت اما کسی که زیاد با من مدارا کردند و زیاد بهم مشورت دادند ؛ مادرانه

بی انصافی سال: جواب های او !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ( این او مربوط به چندین نفر میشه!!)
جمله سال: زندگی قصه مرد یخ فروشی است که از او پرسیدند فروختی؟ گفت نخریدند، تمام شد

سفر داخلی سال : مناطق جنگی غرب کشور
پرواز سال :
نداشتم ! اتوبوس سال باید اسمشو میذاشتم! البته چرا ... چرا ، یه شبه پرواز داشتم . طی کردن 130 کیلومتر جاده بین شهری با 206 در 40 دقیقه!!!
فحش سال: الهی گردنت تاب ورداره!!
حرکت انتحاری سال:
جر و بحث شدید با رئیس دانشگاهمون که اتفاقا استاد یکی از درسام هم بود سر یکی از مشکلات دانشگاه!!
سخت ترین قسمت سال: یک تصمیم گیری مهم
ناگفته سال: نمی شود گفت!!!

 

آقا از همه دعوت میکنم بنویسید ...



نویسنده » حاج جمال . ساعت 8:23 عصر روز چهارشنبه 86 اسفند 29