آقا سلام! گرچه بلندست جايتانميخواهم از زمين بنويسم برايتانيك نامه حاوي همه حرفهاي راستيك نامه از كسي كه كمي عاشق شماستيك نامه از بلندي انسان كه پست شديك نامه از كسي كه دچار شكست شداين نامه مدح نيست فقط شرح ماتم استيك ذره از هزار نوشتم اگر كم استبعد از شما غبار بر آيينهها نشستشيطان دوباره آمد و جاي خدا نشستپرپر شدند در دل طوفاني از بديگلهاي روسپيد هميشه محمّدي!آمد به شهر فاجعه اسلام راحتي!!انسان منهدمشده، قرآن زينتيبيمارهاي عشق خدا بستري شدندجلبابهايمان، كمكم روسري شدندخورشيد مُرد و شام تباهي دراز شدبر روي دشمنان در اين قلعه باز شددر كسوت قديمي آزادي زنانتبليغ پشت پرده شهوت مُجاز شددر كار حق مداخله كرديم، بد نبودنان و شرف معامله كرديم، بد نبود!كمكم اصول دين خداوند پول شدهر كس كه پول داشت نمازش قبول شد!!حرف خدا و دين محمّد ز ياد رفتآري! تمام غيرت ياران به باد رفتمسجد تهي و شهر پر از جنب و جوش شدحتي بهشت نيز خريد و فروش شدراه خدا به جانب ناحق كشيده شدكمكم دروغ مصلحتي! آفريده شدتخم ريا ميان دل ما جوانه زدو مصلحت به گُرده دين تازيانه زدهر لقمه حرام شده سير كردمانو سفرههاي كفر نمكگير كردمانو كاروان جدا شد، از راه مستقيم...يعني خلاصه ميكنم آقا: عوض شديم!آقا خلاصه همه نامهام غم استآقا خلاصه ميكنم: اينجا جهنّم استيكبار ديگر از غم انسان طلوع كناز عمق استغاثه ياران طلوع كنيا از خدا عذاب زمين را طلب نمايا اينكه مثل رحمت باران طلوع كندنياي ما اگرچه گرفتار آمدستاما هنوز تشنه نام محمّدستدر انتهاي نامه خيسم سلام بر:نام بزرگوار و نجيب پيامبرسراينده :سيدمهدي موسوي