• وبلاگ : اينجاچراغي‌روشن‌ست..
  • يادداشت : رهايي از وهم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    ميلاد اماد رضا مبارك باشه

    راستي شما ديگه چرا آژ نميكنيد؟؟؟!!

    يا حق

    سلام

    خوبي؟؟

    حالت خوبه؟؟

    چه خبر؟؟

    رفيق كجايي؟؟

    راستي بد جوري عوض شدم.

    ميگي نه؟؟

    تو با من چي كار كردي؟؟

    بد جور منو خراب كردي..

    خيلي كوچيكيم رفيق.

    راستي ميدونم كه دير به دير مياي نت

    اما اگه اومدي بهم سر بزن

    منم زياد نميام وبلاگ خودم

    ولي به خاط تو ميام رفيق.

    حاجي خيلي كوچيكيم.

    + ه 
    فرار

    پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب ديد که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چيز جمع و جور شده. يک پاکت هم به روي بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترين پيش داوري هاي ذهني پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند

    پدر عزيزم، با اندوه و افسوس فراوان برايت مي نويسم. من مجبور بودم با دوست دختر جديدم فرار کنم، چون مي خواستم جلوي يک رويارويي با مادر و تو رو بگيرم. من احساسات واقعي را با سيندي پيدا کردم. او واقعاً معرکه است، اما مي دونستم که تو اون رو نخواهي پذيرفت، به خاطر تيزبيني هاش، خالکوبي هاش ، لباسهاي تنگ موتور سواريش و به خاطر اينکه سنش از من خيلي بيشتره. اما فقط احساسات نيست، پدر. اون حامله است. سيندي به من گفت ما مي تونيم شاد و خوشبخت بشيم. اون يک تريلي توي جنگل داره و کُلي هيزم براي تمام زمستون. ما يک رؤياي مشترک داريم براي داشتن تعداد زيادي بچه. سيندي چشمان من رو به روي حقيقت باز کرد که ماريجوانا واقعاً به کسي صدمه نمي زنه. ما اون رو براي خودمون مي کاريم، و براي تجارت با کمک آدماي ديگه اي که توي مزرعه هستن، براي تمام کوکائينها و اکستازيهايي که نياز دارن آماده مي کنيم. در ضمن، دعا مي کنيم که علم بتونه درماني براي ايدز پيدا کنه،و سيندي بهتر بشه. آخه اون لياقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و مي دونم چطور از خودم مراقبت کنم. يک روز، مطمئنم که براي ديدارتون بر مي گرديم، اونوقت تو مي توني نوه هاي زيادت رو ببيني.

    با عشق، پسرت، ادوارد

    پاورقي : پدر، هيچ کدوم از جريانات بالا واقعي نيست، من بالا هستم تو خونه تامي. فقط مي خواستم بهت يادآوري کنم که در دنيا چيزهاي بدتري هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روي ميزمه. دوستت دارم

    هروقت براي اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن

    + للِه 

    زندگي زيباست در كنار كندوي عسل.

    هر روز زنبورها به ياد مي آورند

    براي يافتن چيزي كه آن را با وجود خود عسل كنند

    بايد هر روز فرسنگها راه پيمود و فرسنگها تلاش كرد

    زندگي زيباست نه در كنار جنده پير.

    كجا رفتي حاجي .....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    + قلي! 

    يادمان باشد بين ما و گناهاني كه اصلا فكرشان را نميكنيم هيچ حائلي نيست ...

    يادمان باشد بين ما و گناهاني كه اصلا فكرشان را نميكنيم هيچ حائلي نيست ...

    يادمان باشد بين ما و گناهاني كه اصلا فكرشان را نميكنيم هيچ حائلي نيست ...

    ...

    ...

    ...

    استغفرلله ربي و اتوب اليه................

    يا حق

    + قلي! 

    .

    .

    همون امتحانه بود كه گفتم !

    الان خيلي راحت شدم ....خيلي ....

    اخييييييش....

    دستت درد نكنه.....

    باي !

    بحث مجازي بر سر جهاد مجازي
    يادداشت جديد وبلاگ مجاهد مجازي پيرامون نظرات موافقان و مخالفان جهاد مجازي
    خوشحال مي شوم نظر شما را در اين باره بدونم

    سلام. ممنون كه به من سر زديد اما منظرتونو از اينكه عنوانت گولم زد نفهميدم انشاالله كه موفق باشيد.
    + فاطيما 

    سلام

    فايل شعر سپهر را ميفرستيد براي من؟ممنون ميشم

    آسماني ترين12@جيميل .كام(اسماني با آي)

    ببخشيد نشد انگليسي بنويسم

    دعا يادتون نره

    يا حق

    پاسخ

    سلام ببخشيد كه ديره... به قول حضرت آقا : دانستن نياز لحظه ها هنر استلينك رو ميزارم تو ليست كنار مطلب سمت راست از سايت بجه هاي قلم

    خدا قوت. طاعاتتون قبول. ان شاءالله هميشه اين نگاه زيبا يادمون بمونه.

    التماس دعا در اين روز و شب ها.